میان نوآوران سنتی که شمارشان روز به روز رو به افزایش است، یکی از جوانترین آنها مجید درخشانی است که بیشتر از دو سال است که ارکستر شهناز را در همراهی با محمد رضا شجریان، و در کنسرتهای داخل و خارج از ایران سرپرستی میکند.
او پیش از این نیز چند ارکستر پدید آورده و به یاری آنها آفریدههای خود را به ثبت و ضبط در آورده است.
مجید درخشانی در سال ۱۳۳۵ در شهر سمنان زاده شد و تار و سه تار را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، نزد محمد رضا لطفی آموخت.
او در سالهای انقلاب، عضویت گروه چاووش را داشت و در کنسرتها و ضبطهای این گروه مهارت خود را در تار نوازی و همنوازی نشان داد.
مجید درخشانی مدتی است که با گروه شهناز، محمدرضا شجریان را در کنسرت هایش همراهی می کند
او پس از مهاجرت به آلمان کانون فرهنگی "نوا" را در اواخر دهه هشتاد، در شهر کلن بنیاد کرد که نخستین و فعالترین مرکز پرورش و آموزش موسیقی ایران در بیرون از آن به شمار میرفت.
متاسفانه دشواریهای طاقت فرسای کار فرهنگی در غربت، این کانون را پس ازدوازده سال مقاومت از پای درآورد. ولی درخشانی از پای ننشست و کوشید با گرد آوردن هنرجویان جوان و نو جوان کانون نوا، ارکستر تازهای پدید آورد.
"ایده" را از روحالله خالقی گرفته بود که در سالهای بیست و سی ارکستری از هنر جویان هنرستان موسیقی بنیاد کرده بود که در آن سازهای خودی و بیگانه همنوا میشدند و آهنگهای شاداب جوان پسندانهای را اجرا میکردند.
مجید درخشانی از همین روی نام خالقی را نیز بر ارکستر تازه خود نهاد. ارکستری که در آن هشت ویولن، یک ویولن آلتو، یک ویولنسل و یک کلارینت (قره نی) در کنار سازهای سنتی مثل تار و سه تار و سنتور مینشستند.
ارکستر خالقی نیز به سبب دشواریهای مختلف از پای در آمد. ولی نیروی پایداری درخشانی همچنان در کار ماند. ارکستر دیگری به راه انداخت، این بار با تنوع صوتی بیشتر. ساکسیفون و عود و طبله را نیز وارد ارکستر کرد تا با همدستی سازهای سنتی بتوانند فضاهای ترکیبی نو آورانهای پدید بیاورند.
درخشانی در این ارکستر از همکاری "صدا"ی تازهتری نیز برخوردار شده بود: زهره جویا، خوانندهای که هم با موسیقی سنتی آشنا بود و هم با آواز خوانیهای صحنهای.
آهنگهایی که درخشانی با این ارکستر ترکیبی و صدای صحنهای جویا در تلفیق با شعر کلاسیک ایران به اجرا در آورد، نشان از توجه و دقت او در سازگار ساختن ریتمهای نو با متنهای سنتی دارد.
با این همه ارکستر تازه نیز نتوانست یکی دو سالی بیشتر دوام بیاورد. درخشانی به ایران بازگشت و با یاری گروهی از هنرمندان جوان ارکستر تازهای را در سال ۱۳۸۴ به نام "خورشید" بنیاد کرد.
خورشید که میگویند از نظر شمار نوازندگان، بزرگترین ارکستر در عرصه موسیقی سنتی بوده است، در ایران با دشواریهایی از نوع دیگر روبرو شد و نتوانست بعضی از کنسرتهای اعلام شده خود را برگزار کند.
"خورشید" هم دولت مستعجل بود ولی از بخت خوش، سبب بیکاری درخشانی نشد. محمد رضا شجریان که توانائیهای او را میشناخت از او دعوت به عمل آورد که سرپرستی ارکستر نو بنیاد "شهناز" را بپذیرد. این یکی دیگر گمان نمیرود از پای در آید، چون نام قدرتمند شجریان بر پیشانی آن نشسته است.
شیوه نوازندگی
مجید درخشانی در نواختن اگر چه به راه لطفی میرود ولی بداهه نوازیهایش رنگ و بوی جوانانهتری دارد. جملهها سالم و درست و در عین حال کوتاه و موجز است. شوقی در او هست که گاه خط سیر ملودیها را هیجان زده میکند، گاه بی جا ولی غالبا به جا و تاثیر گذار. شنونده گاه حس میکند که با بداهه نوازی واقعی روبرو شده است و تقلید و پیروی از دیگران در کار نیست.
مجید درخشانی در آهنگسازی نیز نوآوریهای ویژه خود را دارد. شاید شیوه آهنگ سازیش آمیزهای باشد از شیوههای موجود در آهنگ سازی نو آورانه سنتی، به ویژه شیوه لطفی و علیزاده. ولی هر چه هست از این آمیزش چیز تازهای پدید آمده که درخشانی میتواند مهر خود را بر آن بزند.
او سخت معتقد به به کارگیری ارکستراسیون و ساز آرائی در کار گروهی است.
مجید درخشانی میگوید: "یکسان نواختن همه سازها سبب ملال و یکنواختی میشود. حال آن که با سازآرائیهای مناسب میتوان شور و هیجان به آهنگ بخشید."
تا کنون چند مجموعه از نواختهها و ساختههای مجید درخشانی، به بازار آمده است:
نیریز، پیام، بیکران، قاصدک، نسیم صبحدم، دیدار، من طربم، جوهر عشق و در خیال.
آهنگهای در خیال با صدای محمد رضا شجریان تزئین شده و در جوهر عشق، زهره جویا، خواننده سوپرانو مقیم اتریش، همکاری دارد. بیشتر آهنگها با شعر شاعران کهن سرا پیوند خورده است.
گفتنی است که محمد رضا شجریان در تازه ترین تور اروپایی خود در سال ۲۰۰۹ از سوی گروه شهناز به سرپرستی مجید درخشانی همراهی میشد و عمدتا ساختههای او را میخواند.
منبع : بی بی سی