0
تنبک ، از سازهای کوبه ایِ پوستی که بدنة آن بیشتر از چوب ساخته می شود. انواع این ساز، با شیوه های گوناگونِ اجرا، در کشورهای عربی و ایران و افغانستان و ترکیه رایج است (رجوع کنید به فروغ ، ص 126ـ127).
نام این ساز در منابع به صورتهای تُمبَک ، تُبتَک ، تُنبیک ، تنبوک ، دُنبک ، دُمبرک ، دُمبُلک ، تُبنُک ، دُمبک ، خُنبَک و تینبَک نیز آمده است (ملاح ، ص 184؛ فروغ ، ص 50؛ ستایشگر، ذیل «تنبک »). امروزه آن را «ضرب » نیز می نامند، اما معلوم نیست این نام از چه زمانی متداول شده است (ملاح ، ص 192). به عقیدة ابوالحسن صبا (متوفی 1336 ش ؛ ذیل «تنبک ») ، واژة تمبک از تُم (صدای ناحیة مرکزی پوست) و بَک (صدای ناحیة کناری پوست) تشکیل شده است. برخی این واژه را صورت تغییریافتة خُنبَک یا خُمَک به معنای خُم کوچک می دانند (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به ملاح ، ص 185ـ186).
قدیمترین متنی که در آن نام این ساز آمده ، یادگار زَریران (تألیف حدود قرن ششم میلادی ؛ ص 25، سطر 26، ترجمة فارسی ، ص 51) است. در کتاب خسرو قبادان و ریدک نیز دنبک زن در ردیف خنیاگران ذکر شده است (خسرو قبادان و ریدک وی ، ص 95). به نوشتة فروغ (ص 120) تنبکِ دورة ساسانی ظاهراً شبیه تنبکهای امروزی بوده است.
در قدیم بدنة تنبک را از چوب ، سفال و گاه فلز می ساختند. امروزه برای ساخت آن از نئوپان و پلاستیک نیز استفاده می کنند، اما بیشتر تنبکها از چوب ساخته می شوند (حلمی ، مصاحبه مورخ تیر 1378). بهترین نوع چوب برای آن ، چوبِ تنة کهنة درخت گردوست که به اصطلاح سازندگان ساز، «سایه خواب » شده و شیرة نباتی آن خارج شده باشد (در بارة جزئیات ساخت تنبک رجوع کنید به ملاح ، ص 189، 191). اجزای تنبک عبارت اند از: دوره یا دهانة بزرگ که روی آن پوست کشیده می شود، تنه ، نفیر یا گلویی ، کالیبر یا دهانة کوچک (همان ، ص 191؛ رجوع کنید به تصویر). تنه را گاه خاتم کاری می کنند و گاه روی تنه شیارهایی می دهند تا هنگام نوازندگی ، به کمک آنها صداهای مطلوب ایجاد شود.
برای نواختن تنبک ، پای چپ را جلوتر از پای راست و کمی بالاتر قرار می دهند. اگر از زیرپایی استفاده شود، پای چپ خودبه خود بالاتر قرار می گیرد. دست راست را از آرنج خم می کنند و مچ راست را به موازاتِ پوست ، روی تنبک می گذارند. مچ دست چپ عقبتر از دهانة بزرگ و ساعد چپ روی دهانة بزرگ تنبک قرار می گیرد. حرکت دستها روی تنبک باید راحت و بدون انقباض باشد.
فنون اصلی نوازندگی تنبک عبارت اند از: پِلَنگ ، ریزپلنگ ، ریز، ریز شلاقی ، پیش ریز، اشاره ، ریزناخنی ، روچوب و گرفته . گاه نوازندگان استاد، به فراخور معلومات و تجربة خود، فنهایی نیز ابداع می کنند (حلمی ، همانجا).
در میان اهل فتوت و لوطیها، لوطیهای تنبک به دوش دستة خاصی بودند که در اعیاد و جشنها به میان مردم می رفتند و ساز می زدند (تحویلدار، ص 86). این ساز در ورزش باستانی ایران جایگاه خاصی دارد و در زورخانه ها برای تنظیم حرکات ورزشی و تشجیع و ترغیب ورزشکاران به کار می رود (پرتو بیضایی ، ص 16؛ سپنتا، ص 86). تنبکِ تعلیم ، نوع کوچکی از این ساز است که مخصوص آموزش به ورزشکاران مبتدی در زورخانه است (حدادی ، ذیل «تمبک تعلیم »).
روح اللّه خالقی (بخش 1، ص 399) تنبک را پایة وزن در موسیقی ایرانی می داند. به گفتة او، خوانندگانِ با استعداد، اول با این ساز آشنا شده اند، سپس وزنهای گوناگون را شناخته و ضمن نواختن تنبک از عهدة خواندن نغمه های موزون برآمده اند.
در موسیقی امروز ایران ، تنبک به عنوان ساز تک نواز و گروه نواز به کار می رود، ولی ابعاد تنبک تک نواز با تنبک گروه نواز، که در ارکستر استفاده می شود، تفاوت دارد.
نوازندة بزرگ معاصر، حسین تهرانی * (متوفی 1352 ش) ، در شیوه های موروثی تنبک نوازی ــ که تا اواخر دورة قاجار رواج داشت ــ تغییرات کلی به وجود آورد و روش امروزیِ تنبک نوازی ، حاصل کوششها و ابداعات اوست. ابوالحسن صبا * نظام نت نویسی را برای تنبک ابداع کرد و بعدها، نوازندگان دیگری ، نظامهای متفاوتی برای نت نویسی تنبک ایجاد کردند.
منابع : حسین پرتوبیضایی ، تاریخ ورزش باستانی ایران : زورخانه ، ] تهران [ 1337ش ؛ حسین بن محمد ابراهیم تحویلدار، جغرافیای اصفهان ، چاپ منوچهر ستوده ، تهران 1342 ش ؛ نصرت اللّه حدادی ، فرهنگنامة موسیقی ایران ، تهران 1376 ش ؛ فریدون حلمی ، مرکز تنبکستان ، تهران ، مصاحبه ، تیر 1378؛ روح اللّه خالقی ، سرگذشت موسیقی ایران ، بخش 1، تهران 1353 ش ؛ خسرو قبادان و ریدک وی ، در محمد معین ، مجموعه مقالات ، به کوشش مهدخت معین ، ج 1، تهران 1364 ش ؛ ساسان سپنتا، چشم انداز موسیقی ایران ، تهران 1369 ش ؛ مهدی ستایشگر، واژه نامة موسیقی ایران زمین ، ج 1، تهران 1374 ش ؛ ابوالحسن صبا، موسیقی نامه ی صبا: مجموعه آثار قلمی و گفتاری استاد ابوالحسن صبا ، گردآوری و تنظیم و حاشیه نویسی از سیدعلیرضا میرعلی نقی : «تنبک »، تهران 1381 ش ؛ مهدی فروغ ، نفوذ علمی و عملی موسیقی ایرانی در کشورهای دیگر ، تهران 1354 ش ؛ حسینعلی ملاح ، فرهنگ سازها ، تهران 1376 ش ؛ یادگار زریران ، متن پهلوی با ترجمه فارسی و آوانویسی لاتین و سنجش آن با شاهنامه از یحیی ماهیار نوابی ، تهران : اساطیر، 1374 ش .
/ سیدعلیرضا میرعلی نقی /
دايره المعارف اسلامي
علاقه مندي ها (Bookmarks)