-
Wednesday 18 April 2012
#1
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
تحلیل قطعات پیانو
0
درود
شاید برای بعضی ها مسخره باشه که همچین تاپیکی چیکار میتونه بکنه .
از دوستان میخوام که بیان هرچیزی که در مورد یه قطعه از پیانو میدونن بیان کنن و بشینیم در موردش بحث کنیم .
تا جایی که ممکنه قطعات بزرگ رو مورد بحث قرار بدیم که نتیجه کار عالی - حرفه ای و واقعأ نتیجه دار باشه .
مثل قطعات بزرگ شوپن و لیست و بتههون .
از تشکر در پست پرهیز کنید - از اینکه موافق این جریان یا مخالف اون هستید صحبت نکنید . فقط تفسیر قطعات.
کارهای ایرانی کلاسیک هم باشه خوبه . مثل آثار استاد معروفی و ...
هر قطعه ای که یکی از دوستان معرفی میکنه برای بحث لطفأ تا وقتی که به نتیجه ایده آل رسیده نشد کسی قطعه دیگه ای رو معرفی نکنه .
امیدوارم مفید باشه و بیهوده تاپیک ایجاد نکرده باشم .
اگر این تاپیک به نتیجه برسه ایده های دیگه ای هم دارم که براش تاپیک خواهم زد .
برای شروع امیدوارم یه قطعه خوب و دقیق معرفی بشه .
موفق باشید .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
2 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
# ADS
-
Wednesday 18 April 2012
#2
0
نوشته اصلی توسط
softkadeh
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
تا جایی که ممکنه قطعات بزرگ رو مورد بحث قرار بدیم که نتیجه کار عالی - حرفه ای و واقعأ نتیجه دار باشه .
مثل قطعات بزرگ شوپن و لیست و بتههون .
softkadeh جان ! تحلیل قطعاتی که گفتین کاریه که به مطالعه ی فراوان و دانش خاص خودش نیاز داره ! فکر نکنم از پس اعضای انجمن بر بیاد حالا اعضای انجمن که هیچ شاید تو ایران هم تعداد این افراد انگشت شمار باشه !
-
-
Wednesday 18 April 2012
#3
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
hopital
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
softkadeh جان ! تحلیل قطعاتی که گفتین کاریه که به مطالعه ی فراوان و دانش خاص خودش نیاز داره ! فکر نکنم از پس اعضای انجمن بر بیاد حالا اعضای انجمن که هیچ شاید تو ایران هم تعداد این افراد انگشت شمار باشه !
بله این کلمه تحلیل رو میشه چند جور توصیف کرد . یکی اینکه بیایم فلسفی بشینیم و به چالش بکشیم که خوب این در توان ما نیست. یکی هم اینکه بیایم چیزی که از توانمون بر میاد رو منتشر کنیم . یعنی چیزی که درک کردیم و این مطلب درک شده رو سعی کنیم به چیزی که واقعأ هست نزدیک کنیم .
اگر به تحلیل فلسفی باشه که بله اصلأ توی کل دنیا هم فکر نمیکنم افراد زیادی باشن که بتونن مثلأ درک عمیقی از قطعات خارق العاده بتهون داشته باشن .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
3 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
#4
0
نوشته اصلی توسط
softkadeh
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
بله این کلمه تحلیل رو میشه چند جور توصیف کرد . یکی اینکه بیایم فلسفی بشینیم و به چالش بکشیم که خوب این در توان ما نیست. یکی هم اینکه بیایم چیزی که از توانمون بر میاد رو منتشر کنیم . یعنی چیزی که درک کردیم و این مطلب درک شده رو سعی کنیم به چیزی که واقعأ هست نزدیک کنیم .
اگر به تحلیل فلسفی باشه که بله اصلأ توی کل دنیا هم فکر نمیکنم افراد زیادی باشن که بتونن مثلأ درک عمیقی از قطعات خارق العاده بتهون داشته باشن .
پس منظور شما از تحلیل ، بیان احساساتی هست که از اون قطعه دریافت کردیم ؟ یعنی تکنیکی نباشه ؟ درسته ؟ اگه اینطور باشه خیلی تاپیک خوبی میشه ...
-
کاربران زیر از hopital به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
#5
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
hopital
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
پس منظور شما از تحلیل ، بیان احساساتی هست که از اون قطعه دریافت کردیم ؟ یعنی تکنیکی نباشه ؟ درسته ؟ اگه اینطور باشه خیلی تاپیک خوبی میشه ...
نه فقط احساسات. بیشتر هدفم از لحاظ تکنیک و تئوری هست. همچنین احساسات اون قطعه که این دو مقوله وقتی باهم باشن موسیقی رو تشکیل میدن و وقتی یکیشون نباشه اون قطعه بی معنی میشه .
یه نمونه بگم برای درک بهتر مساله : مثلأ بگیم بتههون از ساخت فلان قطعه چه هدفی داشته و آیا به هدفش رسیده از نظر عامه . یا اینکه چیزی که ما از اون قطعه درک کردیم چقدر تفاوت داره با چیزی که خالقش میخواسته بشه .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
2 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
#6
-
-
Wednesday 18 April 2012
#7
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
piano4all
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خیلی خوبه .
به شرطی که سریعتر شروع کنید .
مثلا والس های شوپن یا سونات های موزارت خیلی خوبه
شما خودت با پشنهادی که دادی شروع میکردی .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
-
Wednesday 18 April 2012
#8
-
-
Wednesday 18 April 2012
#9
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
-
Wednesday 18 April 2012
#10
-
6 کاربر برای این پست از taffy تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
#11
-
کاربران زیر از piano4all به خاطر این پست تشکر کرده اند:
-
Wednesday 18 April 2012
#12
-
-
Thursday 19 April 2012
#13
-
-
-
4 کاربر برای این پست از taffy تشکر کرده اند:
-
کاربر نمونه
وضعیت
- افلاین
0
نوشته اصلی توسط
taffy
[ میهمان گرامی برای مشاهده لینک ها نیاز به ثبت نام دارید]
خوب موومانت دوم این سونات (pathetique) که hopital عزیز این قطعه را در یک تاپیک (۵۰ قطعه معروف پیانو) ذکر کردند. یکی از زیبا ترین، و احساسیترین قطعههای بتهوون است. مدت زمان این موومانت نسبت به موومانت اول و سوم کوتاه تر هست و از نظر تکنیک هم شاید میتونم بگم نیاز به تکنیک کمتری داشته باشه (lyric technique) اما این دلیل بر اسون بودن این موومانت نسبت به موومانتهای دیگر نمیشه چون این قطعه از نظر تکنیک موسیکلیتی فوقالعاده دشوار هست، چون کّل این قطعه از آکورد است و صدا در اوردن از اون کار سختیه، با کمی نشی گری صدا فوقالعاده بد خواهد شد، دست چپ خیلی راحت میتونه دست راست را خفه کند، بخاطر همین عموماً از پدال کم تر استفاده میشه تا به شکل واضح و رسا صوت آواز شنیده بشه. بر خلاف موومانت اول و سوم که از سرعت بالایی برخودار هستن و احساسی آتشین، خشمناک و طوفانی را الغا میکنند، این موومانت احساس حزن، پشیمانی و رهایی را به من الغا میکنه.
برای بهترین اجرا از این سونات میتونید به اجرای Daniel Barenboim گوش کنید
لطف کنید نظر بدید تا بحث بتونیم بکنیم، اینطوری خیلی خسته کنند میشه و اصلا جذاب نخواهد شد
ممنون از شما دوست عزیز .
از اونجا که من این قطعه رو قبلأ گوش نکرده بودم و این اولین باره که گوش میکنم نظرم شاید زیاد درست نباشه .
من شباهت زیادی بین این موومنت و موومنت اول سونات مهتاب دیدم . موزیک آکورد محور . اگه توجه کرده باشید در واقع سونات مهتاب 3 نوع موزیک زده میشه با 2 دست. یکی دست چپ و 2 تا دست راست که هرچند یکیش بزرگ نیست ولی به هر حال . این هم یکی از شباهت هاش به سونات مهتاب همین قضیه هست. ولی خوب سونات مهتاب کمی ترس آلود تر هست به نظرم و جدی تر و خشن تر . این قطعه به احساس رومانتیک و همراه با حس قطعه های والتز شوپن به من داد . بله والتز ها . یعنی من اینجا در عین حال که حس خشم و رومانتیک رو شنیدم همونطور حس خوشمزگی موسیقیایی رو هم ازش دریافت کردم ، چیزی که در موسیقی بتههون من ندیده بودم . ولی خوب به هر حال حس رومانتیک از نظر من قالب بود .
مسأله بعدی اینه که وقتی به قسمت اول این قطعه نگاه میکنیم (همون چند ثانیه اول) قطعه به سبکی ساخته شده که امروز میشه ازش به عنوان موسیقی فیلم استفاده کرد . وقتی که فیلم ساکت هم و دیالوگی گفته نمیشه و دوربین در حال حرکت و سفر است. اون موقع به نظر من گذاشتن این قسمت از موریک میتونه خیلی تأثیر گذار باشه . البته اینکه از موسیقی های کلاسیک (یا واژه بهتر از کلاسیک بگیم دقیق) میشه در موسیقی فیلم استفاده کرد کم نیست ولی هر قسمت برای جایی از یک فیلم مناسبه . برای مثال حالتی که در این قطعه از دقیقه 3 شروع میشه به نظرم مناسب برای وقتیه که دوربین به صورت POV بر روی شخصی تمرکز داره و اون شخص داره به زمانی یا مکانی دیگه فکر میکنه .
دوستان فعالیت کنید هرچند اگه مثل من نظرتون درست نباشه .
روبرت شومان : " آقایان کلاهتان را بردارید ، یک نابغه ( شوپن ) ظهور کرده است "
-
4 کاربر برای این پست از Pathetique تشکر کرده اند:
-
-
4 کاربر برای این پست از taffy تشکر کرده اند:
علاقه مندي ها (Bookmarks)