0
در یك بعدازظهر بهاری وارد محل كار ملیحه سعیدی شدم كه حتی پیش از ورود هم طنین گوشنواز نوای سحرآمیز او تمام فضا را پر كرده بود. لوحهای تقدیر متعددی كه بر دیوار خودنمایی میكرد و آثار گوناگونی كه امروزه هر كدام بخشی از تاریخ موسیقی این مرز و بوم را تشكیل میدهد، سند زندهای از عشقی به درازنای تاریخ بودند.
قانون، سالیان سال ساز مهجور ، كم استقبال و فراموش شده بود، اما زحمت و عشق تحسین برانگیز ملیحه سعیدی به این ساز موجب خلق سبكی ایرانی برای سازی شد كه همه آن را عربی میدانستند.
بر مبنای تحقیقات او پیشینه این ساز به دوران آشور برمیگردد بنابراین سازی ایرانی است. وقتی در پایان گفتگو ملیحه سعیدی به خواهش من قطعهای را به صورت بداهه نواخت یاد آن حكایت معروف فارابی افتادم كه: در مجلسی، نوای موسیقی ابتدا همه را به گریه واداشت و سپس با نوایی دیگر به خنده انداخت و آن گاه لحن موسیقی را تغییر داد و همه را خواب كرد و پس از آن مجلس خارج شد.
● چه شد كه ساز قانون را انتخاب كردید؟
▪ من از وقتی وارد هنرستان موسیقی كه شدم ساز اولم ویلون بود و قانون را به عنوان ساز دوم انتخاب كردم، چون آن موقع این ساز رپرتوار درستی نداشت و سبكش هم ایرانی نبود. به همین علت به عنوان ساز دوم استفاده میشد. بعلاوه استاد دهلوی (رئیس هنرستان) نیز نپذیرفته بودند كه قانون ساز اول من باشد. از این رو دیپلمم را در رشته ویلون كلاسیك و ایرانی گرفتم، اما پس از این كه وارد دانشكده هنرهای زیبا دانشگاه تهران شدم و امتحان دادم دكتر داریوش صفوت وقتی تكنیكهایی را كه روی قانون پیاده كرده بودم شنیدند، گفتند این ساز را ادامه دهم. همین كار را نیز كردم و پایاننامهام هم در زمینه تاریخچه و امكانات اجرایی ساز قانون بود.
● چه ویژگیهایی در این ساز بود كه برای شما جذابیت داشت؟
▪ مهمترین نكته برای من صدای زیبای این ساز بود، چون آن موقع از امكانات اجراییاش اطلاع چندانی نداشتم و بعلاوه تلفیق تكنیك عربی هم با نواهای ایرانی برای من جذاب نبود، بنابراین با توجه به این كه ویلون ایرانی را نزد استاد تجویدی آموخته بودم، سعی كردم اصول این ساز و مطالبی را كه در این زمینه میدانستم روی آن پیاده كنم و سبكی ایرانی برای ساز قانون به وجود بیاورم، چون سبك قانون كاملا عربی بود و استاد خودم (مهدی مفتاح) نیز به بغداد رفته بودند.
از اینرو سالها این ساز در مملكت ما رواج نداشت. من به سبك جلال قانونی و مهدی مفتاح كار كرده بودم، اما روش اجرایی ساز قانون را برگردان كردم و بالاخره پس از ۲۲ سال تحقیق در سال ۶۹ كتابی در ۴ جلد در زمینه متد قانون با عنوان «آموزش ساز قانون» نوشتم كه جلد اول آن چاپ شد و جلد دوم و سوم آن نیز زیر چاپ است و در نتیجه این ساز با داشتن متد به عنوان ساز اول در هنرستانها نیز انتخاب شد.
قانون جزو سازهایی است كه پس از ظهور اسلام در عربستان از میان سازهای ما رفت و تنها در دربار خلفا به دلیل صدای زیبایش استفاده میشد. فارابی در كتاب «موسیقی الكبیر» در این زمینه نوشته است كه قانون سازی مستطیل شكل بود كه بعدها شكل آن تغییر یافت و حالا ذوزنقهای شكل شده است. قانون مستطیل شكل ۲ قانون به هم چسبیده بود و به دلایل تاریخی بتدریج شكلش عوض شد.
من در كتاب اولم چكیدهای از تاریخچه این ساز را همراه عكسهای زیادی آوردهام، مثلا عكس قانون دهسیمی مستطیل شكل یا قانون مثلثی كه هر دو را به گردن آویزان میكردند، همچنین نقاشی حضرت داوود در حال نواختن قانون كه در موزه شوروی وجود دارد و نیز عكسی از این ساز مربوط به دوران آشور كه نشاندهنده ایرانی بودن این ساز است؛ اما كتاب دیگری هم در دست دارم به نام «تاریخچه، ساختار و ابداعات ساز قانون» كه حاصل مطالعات من درباره این ساز است. البته ساختار قانون را در آن زمان همسرم، احمد ستوده نوشته بود كه در این كتاب به تفصیل بیان شده است. در ادامه نیز راجع به ابزار و طرز ساخت و ابداعاتی كه روی این ساز انجام شده، از سوی فرزندم مهندس علیرضا ستوده توضیحاتی داده شده است.
● درباره همسرتان بیشتر توضیح دهید؛ آیا تحقیق یا كار مشترك هم دارید؟
▪ مرحوم استاد احمد ستوده، لیسانس ادبیات زبانهای خارجی داشت و كارشناس وزارت بهداری بود. وی پیش از بازنشسته شدن هم دستی در كار چوب داشت؛ اما معضلاتی كه ساز قانون داشت، باعث شد تصمیم بگیرم كه ایشان برای آموزش ساخت ساز نزد استاد قنبریمهر بروند و این آموزش و شاگردی حدود ۲۰ سال طول كشید.
همسرم كه ۸ سال پیش فوت شد، به حدی علاقهمند بود كه ساعت ۵ صبح در منزل آقای قنبریمهر (واقع در هشتگرد) حضور مییافت و زحمت زیادی هم در این زمینه كشید. به همین دلیل تمام سازهای ایشان مورد تایید استاد بود؛ طوری كه موزه موسیقی از ما خواسته آنها را جمعآوری كنیم.
● تفاوت قانون با سنتور در چیست؟
▪ تفاوت عمده در شكل ظاهری آنهاست، ضمن این كه سیمهای قانون از جنس روده یا زه بود، اما بعدها از نایلون كریستال فشرده استفاده شد. علاوه بر این، در قسمت بم ساز از سیمهای فلزی استفاده میشود. ساز قانون در اندازه و ابعاد گوناگون وجود دارد؛ ۲۵ - ۲۴ صوتی كه متعلق به ارمنیها، ۲۶ صوتی كه مربوط به تركها و ۲۸ صوتی كه متعلق به مصریهاست. ولی همسر و پسرم سازهای ۲۹ تا ۳۳ صوتی ساختهاند.
در قانون، هر سه سیم یك صدا تولید میكند. یكی از امكانات اجرایی قانون (كه ابداع خودم است) استفاده از آكورد در دست چپ و راست است كه همدیگر را همراهی میكنند و در اجرا تقریبا مثل پیانو میشود. در ضمن گاهی امكانات اجرایی سازهایی مثل هارپ، تار و كمانچه را نیز میتوان در این ساز اجرا كرد.
این سبك كه از سوی هنرجوهایم اجرا میشود، گرایش جوانان را هم به این ساز افزایش میدهد. در همین زمینه، قطعاتی را هم در كتاب چهارم نوشتهام. اما تفاوت دوم قانون با سنتور، صدادهی و گستره صوتی و استفاده از پرده گردانهاست كه در آن میتوانیم از ۲۴ ربع پرده روی قانون مركبنوازی كنیم.
در صورتی كه اجرا با انگشتهای مختلف در سنتور امكانپذیر نیست؛ چون سیمهای زیر وبم سنتور كنار هم است، ولی در قانون یك اكتاو فاصله دارند. در قانون میتوانیم انگشت روی سیم بگذاریم و صداهای مختلف اجرا كنیم. در واقع پردهگیری كنیم، ولی در سنتور نمیتوانیم و خیلی موارد دیگر. البته اینها قبلا در قانون وجود نداشته است و من آنها را روی این ساز پیاده كردهام.
● درباره علاقه جوانان به این ساز بگویید چه در آموزشگاه خودتان و چه در جامعه.
▪ جوانان علاقه زیادی دارند، اما برخی عوامل باعث دوری آنها میشود. مانند نبودن ساز و قیمت بالا. تمام كارهای قانون با دست انجام میشود، از این رو قانونهای مطلوب بسیار گران هستند. به عنوان نمونه خیلیها حاضرند پیانوی ۳ میلیون تومانی بخرند، در حالی كه حاضر نیستند قانونی با همین قیمت بخرند كه تمام امكانات اجرایی را داشته باشد و ترجیح میدهند به جای آن سازی ارزان بخرند.
سنتور را حتی با هفتاد هشتاد هزار تومان هم میتوان خرید، ولی قانون را با این قیمت نمیتوان خرید. به نظر من، اگر كارگاهی برای آموزش ساخت این ساز ایجاد شود و تعداد قانونهای ساخته شده بالا برود، قیمت هم پایین میآید و میتوان استفاده بهتری از این ساز كرد.
● غیر از عواملی كه ذكر كردید، چرا این ساز مثل سازهای دیگر از جمله تار و سهتار خیلی همهگیر نشده است؟
▪ سال ۱۳۵۱ كه وارد دانشگاه شدم، تازه قانون به عنوان ساز اول داشت رایج میشد؛ در نتیجه هیچ هنرجویی نبود كه بخواهد این ساز را یاد بگیرد، چون نه هنوز متدی وجود داشت و نه استادان به دلیل تكنیك عربی، این ساز را قبول داشتند. مثلا یك چهارمضراب را نمیتوانستید روی ساز پیاده كنید و این یكی از عوامل اصلی بود.
● علاقه و استعداد جوانها در زمینه فراگیری این ساز چطور است؟
▪ خیلی خوب است. من هنرجوهایی دارم كه به آیندهشان امیدوارم.
● آیا بین این جوانان كسانی هستند كه در آینده بتوانند جای شما را پر كنند؟
▪ هر كس با توجه به تجربه و ارزش كاری جایگاه خاص خود را دارد، بنابراین نمیتوانیم دنبال تصنیفسازی باشیم كه مثل عارف یا شیدا باشد؛ البته شاید در آن حد یا حتی خیلی بهتر هم پیدا شود، ولی این مساله بستگی به زمان، استعداد و تلاش افراد دارد. در كل به نظر من هیچ وقت نمیتوانیم انسانها را با هم مقایسه كنیم. جوانان در حال حاضر فوقالعاده باهوش و با استعداد هستند و این میتواند امید ما را به آینده چندین برابر كند.
نكتهای كه از نظر من خیلی مهم است، حس درونی انسان در زمینه هنر موسیقی است و هر كس میتواند با این حس روی سازش اثر بگذارد. شاید من شاگردی داشته باشم كه تكنیكش خیلی خوب باشد، اما احساس من را نداشته باشد. میگویند استاد عبادی یك مضراب كه به سهتار میزد، دل انسان میلرزید. پس حس هر كسی نمایانگر درونیات اوست كه در سازش هویدا میشود.
● وضعیت بانوان در زمینههای مختلف مثل نوازندگی،خوانندگی، آموزش و برگزاری كنسرت چطور است؟
▪ مشكل خاصی وجود ندارد. خود من بتازگی ایتالیا بودم و به تنهایی كنسرت داشتم. مدیر یونسكو هم آنجا حضور داشت و چون ساز من شبیه كوتو (نوعی ساز ژاپنی) بود بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
● یعنی اصلا در زمینه برگزاری كنسرت هیچ مشكلی وجود ندارد؟
▪ چرا به هر حال دشواریهایی هست از جمله گرفتن مجوز و كارهای خاص آن. مثلا مجوز شعر باید گرفته شود و سرپرست گروه موظف است افراد را معرفی كند و قطعات را نشان دهد (كه البته اینها را از من نمیخواهند) پس از انجام این كارها نوبت مجوز پوستر و بروشور و دیگر مجوزهاست تا اجازه برگزاری كنسرت را بدهند.
● بنابراین كلا وضعیت بانوان را در عرصه موسیقی نسبت به سالهای گذشته چطور ارزیابی میكنید؟
▪ بانوان بسیار علاقهمندند و میخواهند كار كنند؛ اما مسائل اجتماعی و شرایط خانوادگی مانع كار آنها میشود. به عنوان مثال آقایانی كه نوازندگی را انتخاب میكنند، تمام حرفه و هدفشان این میشود، اما خانمها به خاطر مسوولیتهایی كه داخل خانه دارند، نمیتوانند به اندازه آقایان وقت بگذارند مگر این كه همسر، خانواده و اجتماعشان آنها را یاری كند تا بتوانند پیشرفت كنند.
در حال حاضر موسیقی به ابتذال كشیده شده است؛ چون جوانان به موسیقیهای بیمحتوایی روی آوردهاند كه اصول و قواعد در آن رعایت نمیشود. البته برخی از این كارها هم خوب است، اما بیشتر آنها عامهپسندند و سطح پایینی دارند. در كل به نظر من خانمها میتوانند در موسیقی موفق شوند و این افت را از میان ببرند، چون موسیقی ارتباط مستقیمی با احساس دارد و خانمها اغلب احساسیتر هستند.
● آیا خانمها به طور مستقل میتوانند (با مجوز دولت) در خارج از كشور كنسرت بدهند؟
▪ بله میتوانند. خود من بارها به تنهایی كنسرت داشتم و اصلا نیازی هم به مجوز نداشت. در خارج از كشور برنامهگذار برنامهریزی میكند و ما هم اجرا میكنیم. البته برخیها در آنجا برنامههایی اجرا میكنند كه دیگر امكان فعالیت در اینجا را از خودشان سلب میكنند، اما من با توجه به شأن و شخصیتی كه برای خودم قائلم، همیشه سعی میكنم كار فرهنگی انجام دهم، بنابراین هیچوقت مشكلی نداشتم و تمام فیلمها و سیدیهای كارهایم نیز از آن طرف آمده است.
● تاثیر موسیقی بر روح و روان خانمها چگونه است؟
▪ وقتی موسیقی فاخر روی گیاهان تاثیر دارد، مشخص است كه چه اثری میتواند بر انسان داشته باشد. در حال حاضر برخی بیماریها را با موسیقی درمان میكنند. ضمن این كه به نظر من موسیقی جنسیت نمیشناسد.
● انتظار شما به عنوان یك موسیقیدان پیشكسوت از دولت چیست؟
▪ فقط و فقط حمایت. من بارها در جلسات و شوراهایی كه شركت داشتم گفتهام باید به موسیقی بها بدهیم تا رشد كند.
منبع : مجله بين المللي موسيقي ايرانيان
علاقه مندي ها (Bookmarks)