چه تاپیک لطیفی چه خوب شد اومد بالا!! منم هوس کردم یه لالایی بنویسم.
این لالایی مورد علاقه منه به دو جهت دوسش دارم اول اینکه خیلی خاطره باهاش دارم و دیگه اینکه متن پر مفهومی داره چیزی فراتر از یک لالایی ساده.
این لالایی رو دریا دادور هم اجرا کرده اما من هنوز همون اجرای اصلیش که آخر یکی از نوار قصه های شرکت سوپر اسکوپ بود رو ترجیح میدم.(هر چند که حتی اسم خواننده اش رو هم نمی دونم!).
متنش اینه:
دام در ره یار تنها از چه این جایی
نیست یاران را ز تو هرگز تمنایی
گر که با یاران نباشی روز تنهایی
روز تنهایی روز تنهایی!
لای لای لاییی لای لای لاییی
کن حذر از دام ها با چشم بینایی
نیست باغ و سبزه بی یاران تماشایی
روز یاری گشته ای جان از چه بی مایی
از چه بی مایی از چه بی مایی؟
لای لالای لاییی لای لالای لاییی
قطره ای تو جمع شو همتای دریایی
در کنار دوست از دشمن چه پروایی
هیچ آوایی ندارد دست تنهایی
دست تنهایی دست تنهایی
لای لالای لاییی لای لالای لاییی
دست اندر دست هم دنیای زیبایی
می شود بر پا عزیز دل تو تنهایی
از پس دنیای مشکل بر نمی آیی
بر نمی آیی بر نمی آیی!!!!!
لای لالای لاییی لای لالای لاییی